کد مطلب:370006 شنبه 21 اسفند 1395 آمار بازدید:558

77 : اللهم صلّ علی محمد وآله ، واکفنی مؤ ونة الاکتساب ، وارزقنی من غیر احتساب ، فلااشتغل عن عبادتک بالطّلب ، ولا احتمل اصرتبعات المکسب .
 امام (ع ) و چهار درخواست در مورد رزق 

این قطعه از دعای شریف مكارم الاخلاق حاوی چند مطلب مرتبط به یكدیگر است كه حضرت زین العابدین علیه السّلام پس از درود بر حضرت محمّد و آلش از پیشگاه خداوند درخواست نموده است . اوّل ، بارالها! طبق وظیفه ، از پی كسب رزق و طلب روزی می روم ، ولی از تو می خواهم مشقّت و شدّت آن را از من كفایت فرمایی . دوم ، بار الها! از جایی كه گمان نمی برم . به من روزی رسانی . سوم ، بار الها! درخواستم در كفایت مشقّت و روزی ، بی گمان بدین منظور است كه در طلب رزق ، وقت كمتری صرف كنم تا از بندگی و عبادتت باز نمانم . چهارم ، بار الها! كسب و كار پی آمدهای سنگین دارد، می خواهم بار تبعات آن را بر دوش نگیرم .

به خواست خداوند توانا، محتوای این قطعه دعای مكارم الاخلاق موضوع بحث و سخنرانی امروز است .

در فصل گذشته معروض افتاد كه سعی و كوشش در راه به دست آوردن رزق و تاءمین معاش از اموری است كه در شرع مقدّس تاءكید بسیار شده و اولیای گرامی اسلام پیروان خود را در این راه ترغیب نموده اند. جالب آنكه به موازات تشویق مردم ، خودشان نیز عملا در زمین كار می كردند و نان به دست می آورند.

كار كردن اكاك (ع ) برای رزق حلال 

عن الفضل ابن ابی قرّة قال : دخلنا علی ابیعبد اللّه علیه السلام وهو یعمل فی حائط له . فقلنا جعلنا اللّه فداك ، دعنا نعمل لك . قال لا. دعونی فانّی اشتهی ان یرانی اللّه عزّوجل اعمل بیدی واطلب الحلال فی اذی نفسی . (363)

فضل ابن ابی قرّه می گوید: بر امام صادق (ع ) وارد شدیم و آن حضرت در محوّطه ای كه متعلّق به خودش بود، كار می كرد. گفتیم : اجازه دهید ما برای شما كار كنیم . فرمود: نه ، به حال خودم واگذارم نمایید، میل دارم خداوند مرا ببیند در حالی كه با دست خویش كار می كنم و با تحمّل زحمت و اذّیت ، طلب حلال می نمایم .

پایمالی ارزش انسان 

كسی كه به غذا نیاز دارد باید زحمت و مشقّت كار را تحمّل نماید و نان خود را با سعی و كوشش به دست آورد تا در جامعه با عزّ و سربلندی زیست نماید. آن كس كه ابا ندارد سربار مردم باشد و از دسترنج این و آن ارتزاق نماید، باید بداند كه با این عمل ارزش انسانی خویش را پایمال می كند و ذلّ سؤ ال را پذیرا می گردد. چنین انسانی نه فقط در نظر مردم پست و حقیر است ، بلكه در پیشگاه الهی نیز مطرود و مردود خواهد بود.

فی الحدیث : ملعون من القی كلّة علی الناس . (364)

در حدیث آمده است كه مورد لعن و طرد باری تعالی است آن كس كه بار زندگی خود را بر دوش دگران می افكند.

در دنیای امروز، بر اثر پیشرفت علوم و صنایع ، كره زمین به صورت یك خانه در آمده و ملتها همانند اهل آن خانه پیوسته با هم در ارتباطاند و از اوضاع و احوال یكدیگر باخبرند. در شرایط كنونی ، مسئله كار و فعالیت و به دست آوردن استقلال مالی و اقتصادی به مراتب بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته تا جایی كه سرنوشت ملتها به مقدار قابل ملاحظه ای به چگونگی اقتصادشان بستگی دارد.

عوامل استقلال سیاسی

در جهان كنونی ، استقلال سیاسی هر كشور وابسته به استقلال فرهنگی ، نظامی و اقتصادی آن كشور است ، اگر مملكتی از این سه نظر واجد استقلال باشد و از قید و بند وابستگی آزاد، دارای استقلال سیاسی است ، خودش در مقدّرات خویش تصمیم می گیرد و عمل می كند و اگر اسیر وابستگی باشد به نسبت وابستگی ، فاقد استقلال سیاسی است و دگران در مقدّرات وی تصمیم می گیرند. چنین مملكتی گر چه به ظاهر مستقل می نماید، اما در واقع مستعمره است و مردم آن مملكت در اسارت استثمار، استضعاف و استعبادند، مگر آنكه به خود آیند، از راه سعی و عمل و مجاهدات ممتد و متوالی زمینه استقلال خویش را فراهم آورند و خود را از اسارت و بندگی رهایی بخشند. پیشوای بزرگ اسلام (ص ) چهارده قرن قبل ، درباره ارزش استقلال فرهنگی ، نظامی و اقتصادی كه منشاء عزّ اجتماعی و استقلال سیاسی است ، سخن گفته و به صورت سمبل و علامتگذاری ، در حدیث كوتاهی بیان فرموده است . در اینجا اصل حدیث و توضیح مختصری پیرامون آن به عرض شنوندگان محترم می رسد:

عن النّبی صلّی اللّه علیه وآله قال : ثلاث تحرق الحجب وینتهی الی ما بین یدی اللّه عزّوجلّ: صریر اقلام العلماء و وظی اقدام المجاهدین و صوت مغازل المحصنات . (365)

رسول اكرم (ص ) فرمود: سه صوت است كه پرده ها را می درد و به پیشگاه خداوند می رسد: اول : صدای قلم علما كه روی كاغذ كشیده می شود. دوم ، صدای پایكوبی مجاهدین راه حق . سوم ، صدای چرخ نخ ریسی زنان پاكدامن و باایمان .

سمبلهای فرهنگی ، نظامی و اقتصادی 

صدای قلم علما، سمبل استقلال فرهنگی است ؛ صدای پای سربازان مجاهد، سمبل استقلال نظامی است ؛ و صدای چرخ نخ ریسی زنان شرافتمند، سمبل استقلال اقتصادی است . می فرماید: این سه صوت پرده ها را می درد تا خود را به خداوند كه حقّ مطلق و قدرت نامحدود است برساند، پرده هایی را كه در مسیر خود می درد و پیشروی می كند متعدّد است : پرده ذلّت و خواری ، پرده جهل و نادانی ، پرده استعمار و استثمار، پرده استضعاف و استعباد، و دیگر حجابهایی همانند اینها كه سدّ راه تعالی و تكامل انسانهاست . خلاصه ، سعی و كوشش یك انسان به منظور تاءمین معاش خود و به دست آوردن رزق و روزی خویش ، مورد كمال توجه و تاءكید رسول اكرم (ص ) و ائمّه طاهرین علیه السلام است . همچنین در دنیای كنونی ، سعی و عمل ملت اسلام به منظور نیل به استقلال اقتصادی و رهایی از وابستگی به اجانب مورد كمال توجه شرع مقدّس است ، زیرا وابستگی اقتصادی مسلمانان به بیگانگان از عوامل حاكمیّت اجانب بر پیروان قرآن شریف است و باری تعالی به این امر ننگین و ذلّت بار راضی نیست .

لن یجعل اللّه للكافرین علی المؤ منین سبیلا. (366)

خداوند هرگز راهی برای سلطه كفّار بر مؤ منین قرار نداده است .

محتوای جمله اول و دوم امام (ع ) 

جمله اول دعای حضرت زین العابدین علیه السلام ، موضوع بحث امروز، ناظر به كسب و كار امام (ع ) به منظور تاءمین معاش و به دست آوردن رزق و روزی برای خود و خانواده خویشتن است ، و جمله دوم درخواست رزق من حیث لایحتسب است كه در قرآن شریف آمده ؛ عرض می كند:

واكفنی مؤ ونة الاكتساب وارزقنی من غیر احتساب .

بار الها! طبق وظیفه ، از پی كسب رزق و طلب روزی می روم ، ولی از تو می خواهم كه شداید و سختی های آن را از من كفایت فرمایی ، بار الها! از جایی كه گمان نمی برم به من روزی رسانی .

حضرت زین العابدین (ع ) در اوایل دعای مكارم الاخلاق كفایت باری تعالی را از بعد دیگری درخواست نموده بود كه در مجلّد اول ، سخنرانی هفتم ، مورد بحث قرار گرفت و برای توضیح مطلب مثالی ذكر شد كه مراجعه به آن خالی از فایده نیست . اینك برای توضیح جمله اول و دوم این قطعه از دعا كه مورد بحث امروز است ، مثالی ذكر می شود تا عمق كلام امام (ع ) روشن گردد.

آبادی بزرگی را در نظر بگیرید كه بیش از صد خانوار در آن زندگی می كنند. در كنار این آبادی ، رودخانه ای جریان دارد كه به دریا می ریزد. یكی از منابع مهم غذای اهالی ، صید ماهی از آن رودخانه است ؛ همه روزه عدّه زیادی از خانواده ها تور صید ماهی را برمی دارند، كنار رودخانه می روند تا رزقی به دست آورند. در این آبادی یك مرد الهی و بزرگوار كه بسیار محبوب مردم است زندگی می كند، از دوستداران اهل بیت علیه السلام و از علاقه مندان جدّی به صحیفه سجّادیّه است و هر روز قسمتی از آن دعاهای آموزنده و انسان ساز را می خواند، او نیز طبق وظیفه برای كسب روزی تو را برمی دارد و كنار رودخانه می رود، ولی پیش از رفتن به خدا متوسّل می شود و جمله دعای امام (ع ) را از پیشگاه او درخواست می نماید:

مثلی بر بیان جمله اول و دوم 

واكفنی مؤ ونة الاكتساب وارزقنی من غیر احتساب .

بار الها! از پی روزی می روم ، ولی از تو می خواهم شداید و سختی های آن را از من كفایت فرمایی و از جایی كه امید ندارم به من روزی رسانی .

به طور عادی افرادی كه برای صید می روند دو سه ساعت و گاهی بیشتر باید مقابل آفتاب كنار رودخانه بمانند تا صیدی به دست آورند، ولی خداوند دعای آن مرد الهی را مستجاب می كند و در مدّت كوتاهی بدون تحمّل سختی و مشقّت آفتاب و حرارت فضا، به صید مورد نظر نایل می شود و با رزقی كه به دست آورده ، راه منزل را در پیش می گیرد.

این مثال برای جمله اول دعاست . همین مرد الهی بعضی از روزها به طرف رودخانه می رود، كسانی صید خود را به دست آورده و راهی منزل اند، به این بزرگوار باتقوی برمی خورند، با روی گشاده نزدیك می آیند و پس از سلام می گویند: صید امروز ما بیش از نیازی است كه داریم ، شما زحمت رفتن به رودخانه را نكشید، آن را كه لازم دارید می توانیم از صید خود به شما بدهیم و این معنای مستجاب شدن جمله دوم دعای آن مرد الهی است . او از فضیلت و تقوی برخوردار است و خداوند از جایی كه امید نداشته ، به او روزی رسانده است .

امام سجاد(ع ) در جمله سوم دعای مورد بحث امروز، به پیشگاه الهی عرض می كند:

فلا اشتغل عن عبادتك بالطّلب .

بار الها! درخواستم در كفایت مشقّت كسب روزی و رساندن رزق از جایی كه امید ندارم ، نه برای راحت طلبی است ، بلكه بدین منظور است كه وقتم در طلب معاش كمتر صرف شود تا از بندگی و عبودّیتت باز نمانم .

توجه انسان به بعد مادی و معنوی 

مؤ منین واقعی و مسلمانان دین شناس می دانند كه اسلام آیینی است بر وفق فطرت و نظام آفرینش ؛ هماهنگی با فطرت ایجاب می كند كه آدمی جنبه مادّی و معنوی خود را به موازات یكدیگر مورد توجه قرار دهد و عملا هر دو را اقناع نماید، نه مادّیّات را فدای معنویّات كند و نه معنویات را فدای مادّیّات نماید، و این مطلب ضمن روایات از ائمّه طاهرین علیه السلام خاطر نشان گردیده است .

عن ابیعبد اللّه علیه السلام قال : لیس منّا من ترك دنیاه لاخرته و لاآخرته لدنیاه . (367)

امام صادق (ع ) فرمود: پیرو مكتب ما نیست آن كس كه دنیای خود را برای آخرت ترك گوید یا آخرت خویش را برای دنیا ترك نماید.

مردم از نظر توجه به شئون دنیوی و اخروی سه گروه اند: گروه اول كسانی هستند كه علایق دنیوی و امور مادّی آنچنان سرگرم و مجذوبشان ساخته كه آخرت را به كلّی از یاد برده و كان لم یكن تلقّی نموده اند. هدف اصلی و دیدگاه اساسی در زندگی آنان فقط دنیاست . علی (ع ) این گروه را فاقد بینش و بصیرت خوانده و فرموده است :

دنیاپرستان كوردل 

انما الدنیا منتهی بصر الاعمی ، لایبصر ممّا وراءها شیئا. (368)

دنیا چشم انداز نهایی كوردلان است و از پی دنیا، عالم دیگری را نمی بینند.

قرآن شریف درباره این گروه فرموده :

یعلمون ظاهرا من الحیوة الدّنیا وهم عن الاخرة هم غافلون . (369)

اینان از ظواهر فریننده دنیا آگاهی دارند، اما از عالم آخرت بكلّی غافل و بی خبرند.

قسمت اعظم عمر این گروه مصروف امور مادی و جلب لذایذ دنیوی است . این راه را می پیمایند تا بمیرند. البته بر اثر سعی و مجاهده در راه دنیا بهره و نصیبی عایدشان می گردد، ولی در روز جزا فاقد ذخایر اخروی هستند و مصداق این آیه شریفه اند:

ومن كان یرید حرث الدنیا نؤ ته منها وماله فی الاخرة من نصیب . (370)

آن كس كه اراده اش كشت و زرع دنیاست ، ما به وی بهره ای می دهیم ، اما در آخرت تهیدست و بی نصیب خواهد بود.

دنیاطلبی و بی نصیبی در آخرت 

روی عن امیرالمؤ منین علیه السلام دخل سوق البصرة فنظر الی الناس یبعون و یشترون ، فبكی بكاء شدیدا. ثم قال : یا عبید الدنیا وعمال اهلها! اذا كنتم بالنّهار تحلفون وباللّیل فی فراشكم تنامون وفی خلال ذلك عن الاخرة تغفلون ، فمتی تجهزون الزاد وتفكرون فی المعاد. (371)

روایت شده كه علی (ع ) وارد بازار بصره شد. دید مردم مشغول خرید و فروش اند. حضرت بشدّت گریست ، همانند پدر مهربانی كه بر بدبختی فرزند خود گریه كند. سپس فرمود: ای بندگان دنیا و خدمتگزاران اهل دنیا! شما كه روزها سرگرم معامله نمودن و قسم خوردنید و شبها در بستر به خواب می روید و در بین كارهای خود از آخرت غافلید، پس چه وقت برای عالم دیگر توشه مهیّا می كنید و برای قیامت می اندیشید؟

افراط در امور اخروی و ترك دنیا 

گروه دوم كسانی هستند كه دنیا را ترك گفته ، از فعالیتهای تجاری و اقتصادی دست كشیده و تمام توجه خویش را به عبادت و امور اخروی معطوف ساخته اند. عمل این گروه نیز مرضیّ خداوند و اولیای گرامی اسلام نیست و در سخنرانی گذشته حدیثی از رسول اكرم (ص ) نقل شد كه حضرت با تندی ، مخالفت خود را با روش این گروه ابراز نمود و در اینجا نیز حدیث دیگری به عرض شنوندگان محترم می رسد:

عن علیّ بن عبدالعزیز قال قال لی ابو عبداللّه علیه السلام : ما فعل عمر بن مسلم ؟ قلت جعلت فداك ، اقبل علی العباده وترك التجارة . فقال : ویحه ، اما علم انّ تارك الطّلب لایستجاب له ؟ (372)

علیّ بن عبدالعزیز می گوید: امام صادق (ع ) به من فرمود: عمرابن مسلم چه كرد؟ گفتم : فدایت شوم ، به عبادت روی آورد و تجارت را ترك گفت . حضرت فرمود: وای بر او مگر نمی داند كسی كه از طلب روزی دست بكشد، دعای او مستجاب نمی شود؟

گروه سوّم كسانی هستند كه مطیع او امر الهی ومُجری برنامه های اسلام اند. این گروه ، جَمعِ بین دنیا و آخرت می نمایند: از یك طرف قسمتی از وقت خود را صَرف كسب و كار و تامین معاش می نمایند و از طرف دیگر قسمتی از اوقات خود را در كمال خلوص برای بندگی خداوند و اطاعت از او مصروف می دارند. قرآن شریف درباره این گروه می فرماید:

رجال لاتلهیهم تجارة ولابیع عن ذكر اللّه واقام الصّلوة وایتاء الزّكوة یخافون یوما تتقلّب فیه القلوب

والابصار. (373)

جمع بین دنیا و آخرت 

مردانی هستند كه تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خداوند و اقامه نماز و ادای زكوة غافل نمی نماید و از روزی كه دلها و دیده ها در اضطراب اند، ترسان و خائف اند.

بین این گروه سعادتمند، بعضی از افراد یافت می شوند كه بر اثر كسب و كار دنیوی به عالی ترین نعمتها و لذایذ مادّی دست یافته و بر اثر ایمان و تقوی در آخرت نیز از عالی ترین درجات بهره مند خواهند بود. علی (ع ) درباره اینان چنین فرموده است :

واعلموا عباداللّه انّ المتّقین ذهبوا بعاجل الدنیا وآجل الاخرة فشاركوا اهل الدنیا فی دنیا هم ولم یشاركهم اهل الدنیا فی آخرتهم . سكنوا الدنیا بافضل ما سكنت واكلوها بافضل ما اكلت فحظوا من الدنیا بما حظی المترفون ، واخذوا منها ما اخذه الجبابرة المتكبرون . ثم انقلبوا عنها بالزاد المبلغ والمتجر الرابح .

اصابوا لذة زهد الدنیا فی دنیاهم ، وتیقّنوا انّهم جیران اللّه غدا فی آخرتهم . (374)

بندگان خدا! بدانید اهل تقوی به نعمتهای نقد دنیا دست یافته و به نعمتهای آینده آخرت نیز نایل خواهند شد. با اهل دنیا در دنیای آنان شركت نمودند و اهل دنیا در آخرت اینان شركت ندارند. در بهترین مسكن دنیا سكونت نموده و از بهترین خوردنی ها بهره مند شده اند. در دنیا از حظّی كه سرمایه داران عیّاش می برند محظوظ گشته و آن را كه جبّاران متكبّر در دنیا به دست می آورند، اینان نیز به آن دست یافته اند، و چون از دنیا می روند، توشه وافی دارند و تجارتی سودآور نموده اند، و از این جهت كه به دنیا دلبستگی نداشته و با بی اعتنایی به آن می نگریستند، لذّت زهد را چشیده اند، و یقین دارند كه فردای قیامت ، همسایگان خدا هستند.

بهره مندان از نعمتهای دنیا و آخرت 

كسانی كه برنامه اعمالشان در طول زندگی بر وفق شرع مقدّس است ، به طور عادی در هر شبانه روز قسمتی از عمرشان برای تاءمین معاش و بدست آوردن رزق و روزی از مجاری مشروع طی می شود، قسمتی از عمرشان برای ادای فرایض و سنن دینی و اطاعت از اوامر الهی اختصاص دارد، و قسمتی را برای استراحت و تفریح حلال و رسیدگی به كارهای ضروری و نیازهای زن و فرزندان خود صرف می كنند. این گروه پیروان دین الهی هستند و به موجب وعده ای كه خداوند در قرآن شریف داده ، آنان كه دارای ایمان و عمل صالح اند، در قیامت مشمول فیض الهی هستند و جایگاهشان در بهشت رحمت است . می دانیم با آنكه بهشتیان در دار تكلیف برای دنیا و آخرت كار می كردند و همه از نعمت و رحمت الهی برخوردارند، اما جایگاه و مقاماتشان یكسان نیست و هر گروهی حدّی متناسب با خود دارند، این تفاوت ناشی از علل و عوامل متعدّدی است ، از آن جمله این است كه همّت بلند بعضی از آنان در دار تكلیف معطوف به امور دنیا بوده و همّت بلند بعضی متوجه امور آخرت و همین تفاوت همت در دنیای آنان اثر داشته و در آخرتشان نیز اثر می گذارد و این مطلب محتوای حدیثی از امام معصوم (ع ) است :

عن ابیعبد اللّه علیه السلام قال : من اصبح وامسی والدنیا اكبر همه جعل اللّه تعالی الفقر بین عینیه وشتّت امره ولم ینل من الدنیا الاّ ما قسم اللّه له ، ومن اصبح وامسی والاخرة اكبر همه جعل اللّه الغنی فی قلبه وجمع له امره . (375)

همت بلند برای دنیا و یا برای آخرت 

امام صادق (ع ) فرمود: كسی كه شب را به صبح و صبح را به شب آورد و دنیا بزرگترین همتش باشد، خداوند فقر را بین دو چشم او قرار می دهد، كارش را پركنده می كند و از دنیا چیزی به دست نمی آورد، جز همان كه خداوند روزیش فرموده است . كسی كه صبح را به شب و شب را به صبح آورد و همت عالی و بلندش آخرت باشد، خداوند به وی غنای نفس عنایت می كند و امرش را از پراكندگی و تفرق مصون می دارد.

این قطعه از دعای حضرت زین العابدین (ع ) نشان می دهد كه همّت بلند امام (ع ) تا چه حد معطوف به امر عبادت و توجه به عالم آخرت است . در جمله اول عرض می كند: بار الها! سختی ها و مشقتّهای كسب را از من كفایت كن . در جمله دوم عرض می كند: به من از جایی رزق برسان كه امید ندارم . در جمله سوم عرض می كند:

فلا اشتغل عن عبادتك بالطّلب .

كلام را با فاء تفریع آغاز نموده و درخواست سوم را متفرع بر تمنای اول و دوم ساخته و در واقع می خواهد عرض كند: بار الها! مقصودم از دو تمنای قبل این است كه موجباتی را فراهم آوری كه وقت زیادی در راه كسب معاش صرف ننمایم و فرصتم از دست نرود تا بتوانم به بندگی و اطاعتت كه بزرگترین همّت روحی و خواسته درونی من است بپردازم و برای نیل به معاش دنیوی ، از فیض بزرگ اخروی بازنمایم . كسانی كه به عوالم بعد از مرگ و روز جزا عقیده ندارند، فقط دنیا را می بینند و بس ، تمام سعی و همشان مصروف این جهان گذران می شود، و هدفشان فقط دست یافتن به ذخایر دنیوی و لذایذ مادی است . كسانی كه به عالم آخرت معتقدند اما مجذوب مال و ذخایر دنیا هستند، برای آخرت قدمهایی برمی دارند، اما همت بلندشان معطوف به شئون مادی و نیل به امور مربوط به دنیاست . اینان مشمول قسمت اول حدیث امام صادق علیه السلام هستند، پیوسته برای دنیا خود كار می كنند ولی همیشه احساس فقر و كمبود می نمایند و با تمام جهد و كوششی كه دارند، بیش از آنچه مقدّر الهی بوده ، نصیبشان نمی گردد. كسانی همت بلند و عزم راسخشان به شئون معنوی و امور عبادی معطوف است كه دنیا و آخرت را از دیدگاه وی می نگرند و متوجهند كه جایگاه اصلی انسانها عالم آخرت است و دنیا كلاس خودسازی و مهیّا نمودن خویش برای رسیدن به درجات رفیعه آن عالم جاودان است .

عن علی علیه السلام قال : فقیها اختبرتم ولغیرها خلقتم . (376)

علی (ع ) فرموده : در این عالم آزمایش می شوید و برای غیر این عالم آفریده شده اید.

اولیای بزرگ خداوند كسانی هستند كه از نور وحی استضائه نموده و حقیقت را آنطور كه هست یافته اند، بینش آنان نسبت به دنیا آگاهانه و از روی بصیرت است و با نگاه سطحی دنیا پرستان و لذّت گرایان تفاوت بسیار دارد. رسول اكرم (ص ) تفاوت این دو گروه را ضمن حدیثی بیان فرموده است :

عن انس بن مالك قال : قالوا: یا رسول اللّه ! من اولیاء اللّه الّذین لاخوف علیهم ولا هم یحزنون ؟ فقال : الّذین نظروا الی باطن الدنیا حین نظر الناس الی ظاهرها فاهتمئا باجلها حین اهتمّ النّاس بعاجلها، فاماتوا منها ماخشوا یمیتهم وتركوامنها ما علموا ان سیتركهم . (377)

پیامبر(ص ) و معرفی اولیای خدا 

انس بن مالك می گوید: كسانی حضور رسول اكرم (ص ) عرض كردند: اولیاء خداوند كیان اند، آنها كه قرآن شریف در حقشان فرموده : آگاه باشید، اولیاء الهی كسانی هستند كه نه برآینده آنها خوفی است و نه بر گذشته خویش اندوهی دارند. در پاسخ فرمود: اینان كسانی هستند كه در باطن دنیا می نگریستند موقعی كه مردم ظاهر آن را می دیدند، اولیاء خدا همت بلند خویش را به آینده دنیا معطوف ساختند موقعی كه مردم همت بلند خویش را به آینده دنیا معطوف ساختند موقعی كه مردم همت خود را به نعمتهای موجود آن معطوف داشتند، چیزهایی را از دنیا اماته نمودند كه خائف بودند موجب مرگ انسانی آنان شوند، و چیزهایی را از دنیا ترك گفتند كه می دانستند عن قریب تركشان می نمایند.

برای آنكه متوجه شویم دنیا در نظر اولیاء خداوند چگونه است ، می توانیم آن را از سخنان حضرت مولی الموحدّین علی علیه السلام بشناسیم و بدانیم آن حضرت به دنیا با چه دیده ای می نگرد و از چه بعدی آن را می بیند.

امام (ع ) و معرفی دنیا 

انّ الدنیا دار صدق لمن صدقها ودار عافیة لمن فهم عنها ودار غنی لمن تزوّد منها و دار موعظة لمن اتّعظ بها. مسجد احبّاءاللّه ومصلّی ملائكة اللّه ومهبط وحی اللّه ومتجر اولیاءاللّه ، اكتسبوا فیها الرّحمة وربحوا فیها الجنّة . (378)

دنیا خانه صدق و راستی است برای كسی كه صادقانه با آن عمل كند، خانه عافیت و سلامت است برای آن كس كه بفهمد، و دار غنی و بی نیازی است برای كسی كه از آن توشه برگیرد، و خانه موعظه و اندرز است برای كسی كه پندپذیر باشد، و مسجد دوستان خدا و نمازخانه ملائكه الهی است ، مهبط وحی پروردگار و تجارتخانه اولیاء باری تعالی است كه در اینجا كسب رحمت نمودند و بهشت جاودان منفعت كسبشان بود.

كسی كه دنیا را از دیدگاه علی (ع ) می نگرد، متوجه است كه عمرش سرمایه نقد او در تجارتخانه دنیاست ، باید از این سرمایه به نفع عالم آخرت استفاده كند و برای سفری كه در پیش دارد، توشه تهیه نماید. سرمایه عمر به جبر مصرف می شود و در هر نفس یك واحد از سرمایه عمر كاهش می یابد و در یك شبانه روز به مقدار قابل ملاحظه ای از عمرش صرف می گردد. تاجری كه با محاسبه ، عمل می كند باید در مقابل سرمایه ای كه از دست می دهد سودی به دست آورد و چون مردم از این نظر با یكدیگر متفاوت اند، بعضی سود می برند و بعضی زیان می بینند. امام (ع ) در حدیثی افراد را از جهت نتیجه كار بیان فرموده است :

نتیجه كار بیان فرموده است :

عن ابیعبد اللّه (ع ): من استوی یوماه فهو مغبون ، و من كان آخر یومیه خیرهما فهو مغبوط، ومن كان آخر یومیه شرّهما فهو ملعون ، ومن لم یر الزّیادة فی نفسه فهو الی النّقصان ، ومن كان الی النّقصان فالموت خیر له من الحیوة . (379)

تفاوتهای مردم در امر دنیا 

امام صادق (ع ) فرموده : كسی كه دو روزش از نظر كمال انسانی و تجارت اخروی یكسان باشد، او در زندگی مغبون است ، زیرا به قدر یك روز عمرش از كف رفته و در عوض چیزی به دست نیاورده است ، كسی كه روز بعدش از روز قبل بهتر باشد، او سود برده و مورد غبطه دیگران است ، كسی كه روز بعدش بدتر از روز قبل باشد، او مطرود درگاه باری تعالی است ، كسی كه از جهت رشد معنوی و تجارت روحانی متوقّف مانده و افزایشی در كمال خود نمی بیند، او در نقص و كاهش است و در مسیر كمی و كاستی است و كسی كه عمرش در جهت نقصان طی می شود، برای او مرگ از زندگی بهتر است .

امام زین العابدین (ع ) كه دعا می كند خداوند سختی و مشیّت كسب معاش را از او كفایت نماید و رزق من حیث لایحتسب نصیب وی گرداند، به منظور تحقّق یافتن جمله سوم دعاست :

فلا اشتغل عن عبادتك بالطّلب .

برای آنكه در طلب روزی از عبادتت باز نمانم و ساعاتی كه باید در بندگی تو مصروف گردد در راه كسب معاش طی نشود و از قرب روحانی و تعالم معنویم نكاهد.

حضرت علی بن الحسین علیه السلام در جمله چهارم دعا كه موضوع آخرین قسمت بحث امروز است ، به پیشگاه خداوند عرض می كند:

ولا احتمل اصر تبعات المكسب .

بار الها! كسب و كار برای معاش پی آمدهایی دارد؛ اگر دعای اول و دومم مقبول درگاه مقدّست افتد و مستجاب شود، اولا وقت عبادتم كاهش نمی یابد و به ادای وظایف بندگیت موفق می گردم ، و ثانیا دوشم متحمّل بار سنگین تبعات كسب نمی شود و از عوارض نامطلوب آن مصون می مانم .

لزوم آگاهی از عوارض كار 

افراد عادی كه به كسب اشتغال دارند، اما احكام الهی را درباره آن بدرستی نمی دانند یا می دانند، ولی برای دست یافتن به درآمد بیشتر نمی خواهند طبق آن عمل كنند، ممكن است در خلال داد و ستد مرتكب گناهانی شوند، دروغ بگویند، خیانت كنند، مشتری را اغفال نمایند، كم بدهند، قسمتهای ناروا یاد كنند، و خلاصه ، در جریان كسب مرتكب اعمالی شوند كه مرضیّ باری تعالی نباشد. این قبیل اعمال در خور افرادی است كه دینشان ضعیف است و نمی تواند آنان را از گناه بازدارد. اما برای امام معصوم (ع ) چه چیزهایی می تواند بار سنگین تبعات كسب باشد كه حضرت سجاد(ع ) از آن نام برده و از تحملش ابا دارد؟ شاید بتوان گفت جواب دادن به سؤ الات بیهوده اشخاص ، زیاد حرف زدن ، بی مورد نفی و اثبات نمودن ، و خلاصه ، عمر شریف را در سخنان غیر لازم صرف كردن از تبعات كسب است ، و حضرت زین العابدین (ع ) آن را برای خود بار سنگین می داند.